کد مطلب:30652 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:105

فرمانده جوان رسول اکرم











رسول اكرم (ص) در روزهای آخر عمر خویش، مسلمانان را برای جنگ با كشور نیرومند روم بسیج كرد. تمام افسران ارشد و امیران ارتش، بزرگان مهاجر و انصار و شیوخ عرب و رجال با شخصیت در این لشكر عظیم بودند.

روزی كه پیغمبر برای دیدن سپاه به خارج شهر مدینه آمد ملاحظه فرمود تمام بزرگان مسلمانان مهیای سفرند. بدون تردید فرماندهی چنین سپاه عظیمی فوق العاده مهم و شایان توجه است و حتما باید لایق ترین افسران از طرف پیشوای اسلام برای آن مقام خطیر برگزیده شود. رسول اكرم (ص) اسامة بن زید را طلبید و پرچم فرماندهی را با دست خود برای او بست و امارت لشكر را به وی محول نمود. اسامة در این ایام، جوانی هیجده ساله بود.[1] این موضوع از نظر تاریخ نظامی در جهان كم نظیر است. این انتصاب غیرمنتظره، بسیاری از افسران ارشد را دچار بهت و حیرت كرد، و عمل پیشوای عالیقدر خود را با تعجب توأم با نگرانی تلقی كردند و با نگاه های حیرت زده یكدیگر را می نگریستند، بعضی از آنها خیلی زود خاطره پنهانی خود را آشكار كردند و آنچه در دل داشتند بر زبان آوردند: چه شده است كه این جوان نورس به فرماندهی مهاجران باسابقه و باتجربه و جنگ آزموده و پیشقدمان در اسلام برگزیده شده است. مهاجرانی كه در اعتلای حق و پیشرفت آیین مقدس اسلام سوابق دیرینه و ممتدی دارند و نیز از كار آزمودگی و تجربیات جنگی فراوانی برخوردارند و طبعا در برابر قدرت عظیمی چون رم بهتر می توانند هدایت و تدبیر نظامی داشته باشند.[2] رسول اكرم (ص) از شنیدن سخنان طعن آمیز بعضی از افسران به سختی خشمگین شد، در حالی كه دستاری بر سر و قطیفه ای پوشیده بود به منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی فرمود: مردم! این سخنانی است كه درباره فرماندهی اسامه از بعضی از شما به من رسیده؟ طعنه های امروز شما تازگی ندارد. چند سال قبل كه زید بن حارثه پدر اسامه را به فرماندهی لشكر در موته برگزیدم، زبان به طعن و ملامت گشودید. به خداوند بزرگ سوگند یاد می كنم كه دیروز زید بن حارثه برای امارت لشكر شایسته بود و امروز نیز فرزندش اسامه شایستگی دارد، باید همه شما از وی اطاعت نمایید.[3] پافشاری و اصرار پیغمبر اكرم (ص) در پشتیبانی از جوانان لایق و تثبیت مقام آنان اثری عمیق در افكار عموم مسلمانان باقی گذارد. آنان كه درباره نسل جوان به غلط فكر می كردند، رفته رفته به خطای خود پی بردند و تعصبهای جاهلانه را از صفحه خاطرشان زدودند.

از این سه نمونه تاریخی بخوبی استفاده می شود كه ارزش نسل جوان، در مكتب حیاتبخش اسلام و حكومت رسول اكرم (ص) مورد كمال توجه بوده است و آن حضرت جوانانی را كه از نظر عقل، فكر و هوش، ایمان، علم، اخلاق، تدبیر، صلاحیت و شایستگی داشتند بر سالخوردگان ترجیح می داد لذا ملاحظه می شود كه معترضان به جوان بودن آنها ایراد می گیرند نه جهات دیگر.









    1. ابن اثیر، اسد الغاله فی معرفة الصحابة، جلد 1، ذیل عنوان اسامة بن زید ص 80.
    2. محمد بن كاتب واقدی (168 تا 230 ه- ق)، طبقات، ترجمه دكتر مهدوی دامغانی، انتشارات فرهنگ و اندیشه، 2/184 1374 و محمد بن عمر واقدی مغازی، ترجمه مهدوی دامغانی، تهران، مركز نشر دانشگاهی، 2/855 1366.
    3. ابن سعد، طبقات، 2/184 و واقدی، معازی، 3/855.